فتنه این است!
جناب آقای صادق زیباکلام 12 شهریور در مصاحبه با خبرنگاران فرمودند: فتنه 88 را نتوانستم بفهمم یعنی چه!
در این نوشته سعی شده تا به کسانی که می خواهند بفهمند (البته اگر بخواهند بفهمند) فتنه یعنی چه، کمک کنیم.
همانا آغازِ پدید آمدنِ فتنه ها، هواپرستی و بدعت گذاری در احکامِ آسمانی است. پس اگر باطل با حق مخلوط نمی شد، بر طالبانِ حق پوشیده نمی ماند، و اگر حق، از باطل جدا و خالص می گشت، زبان دشمنان قطع می گردید. اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را می گیرند و به هم می آمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستانِ خود چیره می گردد و تنها "آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند" نجات خواهند یافت. (نهج البلاغه، خطبه 50)
آقای زیباکلام، من یک جوانم و به اندازه شما تجربه ندارم. رشته ام علوم سیاسی نبوده، اما به عنوان یک مسلمانِ شیعه "باید" سیاسی باشم. حقیقتش به علوم سیاسی غربی اعتقادی ندارم (هر چند شاید نکات خوبی داشته باشد). به این شعار که سیاست ما عینِ دیانت ماست، کاملاً اعتقاد دارم. "شک نکنید" که اگر بخواهم منبعی برای مطالعه سیاست انتخاب کنم، مهم ترین منبع بعد از قرآن، نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) است. نمیخواهم کلیشه ای بنویسم، خواهشاً کلیشه ای نخوانید.
وقتی امام خامنه ای فرمودند فتنه، به این معناست که در سال 88، حق با باطل مخلوط شد. آقای دکتر، لطفاً با دیدِ اسلامی بخوانید. من اصرار دارم که بگویم سیاست اسلامی فراتر از سیاست غربی است، و گرنه زمانی که آقا فرمودند: من به شما عرض بکنم؛ فقط این نیست که در کشورهای شمال آفریقا و منطقهی غرب آسیا که امروز ما در آنجا قرار داریم، حرکات بیداری ای به وجود آمده باشد؛ این حرکت بیداری تا قلب اروپا خواهد رفت (90/2/14) ؛ بیداری به قلب اروپا نمی رسید.
حق چه بود در فتنه 88 (از نظرِ فتنه گران) ؟ این ادعا که در انتخابات تقلب شده است. در حالی که این ادعا دروغی بیش نبود، و تا همین لحظه هیچ سند و مدرکی، این ادعا را ثابت نکرده. فتنه گران، با این دروغ که در انتخابات تقلب شده، حق را به خود دادند و گفتند حق ما خورده شده.
باطل چه بود؟! پاسخ به این سؤال شاید بتواند شبهه را برطرف کند. افرادی که به عنوانِ سران فتنه مطرح شدند، هدف نهائیشان چه بود؟! حتماً شما باید این را بدانید. اگر نمی دانید باز هم سؤال میپرسم: چرا وقتی به خیمه عزای امام حسین (علیه السلام) اهانت کردند، موضع گیری نکردند؟! چرا وقتی عکسِ امام خمینی(ره) پاره شد چیزی نگفتند؟! چرا وقتی عده ای شعارِ "مرگ بر اصل ولایت فقیه" ، سر دادند، محکومشان نکردند؟!
من مطمئنم که نمی خواهید بگوئید: این چه حرفی است؟! شما می پذیرفتید که تقلب شده و دولت را به میرحسین موسوی می سپردید، وقتی عملکردِ آن را می دیدید، آنوقت اظهارنظر می کردید.
به من حق بدهید که به عنوانِ یک دانشجو به هیچ وجه من الوجود انتظارِ چنین پاسخی را از سمتِ شما(به عنوانِ استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران) نداشته باشم.
پس سعی کنید که شما پرچمِ فتنه ها و نشانه های بدعتها نباشید، و آنچه را که پیوندِ اُمت اسلامی بدان استوار، و پایه های طاعت بر آن پایدار است، بر خود لازم شمارید. (نهج البلاغه، خطبه 151)
آیا پیوندِ اُمت اسلامی در التزام به قانون استوار نبود؟! چرا قانون را شکستند؟! چرا در مجالس خصوصی می گویند که در انتخابات 88 تقلب نشد، اما در ملأ عام نمی گویند؟!
فتنه ها آنگاه که روی می آورند با حق شباهت دارند. و چون پشت کنند حقیقت چنان که هست، نشان داده می شود. فتنه ها چون می آیند شناخته نمی شوند، و چون می گذرند، شناخته می شوند. فتنه ها چون گردبادها می چرخند، از همه جا عبور می کنند، در بعضی از شهرها حادثه می آفرینند و از برخی شهرها می گذرند. (نهج البلاغه، خطبه 93)
آقای زیباکلام، این ادبیاتِ نهج البلاغه است. من به این کلمات ایمان دارم.
در پایان امیدورام به همه ی کسانی که در فهمِ فتنه 88 یاری خواسته اند، کمک کرده باشم.
توضیحات(حتماً بخوانید): البته باید اضافه کنم که شناخت و تحلیل فتنه به این آسانی که در متن بالا آمده نیست؛ بلکه پیچیدگی های بسیار زیادی دارد. اما آن نکته اصلی که باعثِ شروع فتنه شد، ادعای دروغینِ تقلب در انتخابات و قانون شکنی بود.
برای بازتر شدن مطلب پیشنهاد میکنم حتماً متن های زیر را بخوانید.
در انتخابات سال ۸۸، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجههی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟
رهبر معظم انقلاب 92/5/6
ببینید در جنگ صفین،
امیرالمؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبههی
مقابل امیرالمؤمنین جبههای بودند که نماز هم
میخواندند، قرآن هم میخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی ها
حقیقتاً متزلزل میشدند. تاریخ جنگ صفین را که انسان میخواند، دلش میلرزد. در این صف عظیمی که امیرالمؤمنین به عنوان
لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقه ی حساس - در شامات - در مقابل معاویه قرار
گرفته بود، تزلزل اتفاق میافتاد؛ بارها این اتفاق
افتاد؛ چند ماه هم قضایا طول کشید. یک وقت خبر میآوردند که در فلان جبهه، یک نفری
شبهه ای برایش پیدا شده است؛ شروع کرده است به اینکه آقا ما چرا داریم میجنگیم؟ چه
فایده دارد؟ چه، چه. اینجا اصحاب امیرالمؤمنین -
یعنی
در واقع اصحاب خاص و خالصی که از اول اسلام با امیرالمؤمنین همراه بودند و از
امیرالمؤمنین جدا نشدند - جلو میافتادند؛ از جمله جناب عمار
یاسر (سلام اللَّه علیه) که مهمترین کار
را ایشان میکرد. یکی از دفعات عمار یاسر - ظاهراً عمار بود - استدلال کرد. ببینید
چه استدلالهائی است که انسان میتواند همیشه اینها را به عنوان استدلالهای زنده در
دست داشته باشد. ایشان
دید یک عدهای دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند
آنجا، سخنرانی کرد. یکی از حرفهای او در
این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی که شما در جبههی مقابل میبینید، این
پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا دیدم - پرچم بنی امیه - زیر این پرچم، همان کسانی آن روز
ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمروعاص.
در جنگ احد، هم معاویه،
هم عمروعاص و دیگر سران
بنی امیه در مقابل پیغمبر قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنی امیه بود. گفت:
اینهائی که شما می بینید در زیر این پرچم، آن طرف ایستادهاند، همینها زیر همین
پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده بودند و من این را
به چشم خودم دیدم. این طرفی که امیرالمؤمنین هست،
همین پرچمی که امروز امیرالمؤمنین دارد - یعنی پرچم بنی هاشم
- آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همین کسانی که امروز زیرش ایستادهاند،
یعنی علی بنابیطالب و یارانش، آن روز هم زیر
همین پرچم ایستاده بودند. از این علامت بهتر؟
ببینید چه علامت خوبی است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها
همان آدمهایند، در یک جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان
آدمهایند در جبههی دیگر، در جبههی مقابل. فرقش
این است که آن روز آنها ادعا میکردند و معترف بودند و افتخار میکردند
که کافرند، امروز همانها زیر آن پرچم ادعا میکنند که مسلمند
و طرفدار قرآن و پیغمبرند؛ اما آدمها همان
آدمهایند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اینها بصیرت
است. اینقدر که ما عرض میکنیم بصیرت بصیرت، یعنی این.
از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کیها زیر پرچم مبارزهی با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابستهی به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از تودهای بگیر تا سلطنتطلب، تا بقیهی اقسام و انواع بی دینها کجا ایستادهاند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همهی دستگاههای ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجدهی شکر کنیم.
رهبر معظم انقلاب 88/10/19
فضای غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائی که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لمیخف علی المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنهگر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه»؛ آن وقت کسانی که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.
رهبر معظم انقلاب 88/10/29
در قضایای فتنه هم همین جور. بعضی در این فتنه و در این جنجال وارد شدند، نفهمیدند اسم این براندازی است؛ نفهمیدند این همان فتنه است که امیرالمؤمنین فرمود: «فی فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم بأظلافها و قامت علی سنابکها». فتنه خرد و نابود میکند کسانی را که زیر دست و پای فتنه قرار بگیرند. آنها نفهمیدند این فتنه است. یک حرفی را یکی گفت، اینها هم تکرار کردند. پس نمیشود همه را محکوم به یک حکم دانست. حکم معاند متفاوت است با حکم غافل. البته غافل را هم باید بیدار کرد.
رهبر معظم انقلاب 89/8/4
خب، البته گفتیم مردم ایستادند، آخرین نمونهاش هم همین فتنهی سال ۸۸ بود؛ مردم ایستادند. همان کسانی که به کسان دیگری غیر از منتخَب رأی داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در ۹ دی، در ۲۲ بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشاندهندهی این است که فتنهگران و فتنهانگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهرهشان آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهای گوناگون افتاد، مردم از اینها رو برگرداندند. بنابراین، مردم ایستادهاند. خب، این یک نکته است در وضع کشور.
89/6/25
اعتراضات مردمی به قلب اروپا رسید.
اعتراف آمریکا به سازماندهی فتنه 88
نقش دولتها و رسانه های غربی در فتنه 88
نقش سفارتخانه های خارجی و آمریکا در فتنه 88